"دانایی" به از "دکتری"؛
آموزش و تحصیل در دوره دکترا، برغم همه محاسن و دستاوردهای خوب علمی و تحقیقاتی، برای من اما یک عارضه هم داشت و آن اینکه پس از زمستان سال 1373 و پخش خبر قبولی من در محل کارم و هم در کلاردشت در آن مقطع، لقب چالشبرانگیز «دکتر» به مثابه پیشوندی آزاردهنده، مکرر تکرار میشد. این عارضه تا امروز و تا آینده نیز دامنگیر من خواهد بود. در آن سالها من فقط دانشجوی آن مقطع خاص بودم و گرچه «دکتربازی» و «دکترسازی» همچون سالهای اخیر هنوز به رسم رایج زمانه تبدیل نشده بود، ولی من بیشتر دوست داشته و دارم که همان فرد معمولی خودم باشم. نه با اسم و عنوانی چنین زاید و ناموزون! این عنوان، پیامد اجتماعی قابل پیشبینی برای دارندگان دارد؛ یکی آنکه این پیشوند یا " کنیه"، نوعی فاصلهي اجتماعی بین دارندهي این عنوان و مخاطبان او ایجاد میکند که در روابط اجتماعی تا حدّی بازدارنده است. یعنی در هر محفل و جمعی تکرار مداوم این پیشوند (دكتر)، در افراد دیگر نوعی واکنش ضمنی و احترام واقعی یا کاذب ایجاد میکند که شکل طبیعی روابط میان فردی را تحت تأثیر قرار میدهد و به ویژه در گروههای غیردانشگاهی و شهروندان عادی این پدیده بیشتر به چشم میخورد و این کاستیها به ویژه برای من که دانشجوی علوم اجتماعی هستم، ناخوشایند مینماید.
من شخصاً اگر مرجع یا مرکزی رسمی برای پس دادن یا نفی یا اصلاح این عنوان وجود میداشت، بیدرنگ چنین میکردم، گو اینکه این برچسبزنی و تفاخر در ایران به نحو نامتعارفی طی سالهای اخیر شیوع صدچندان یافته است و به قول ظریفی که میگفت اگر امروزه کسی در یک چهارراه شهری با صدای بلند بگوید «آقای دکتر!» بین 12 تا 14 نفر، خود را مخاطب دانسته و به سوی گوینده سر میگردانند!
در جوامع دیگر این تندروی و هجوم به دکتری و کسب این عنوان و مدرک به هر قیمت و از هر مرجع ذیصلاح و بیصلاح، مرسوم نیست و جز برای پزشکان -که یک ضرورت حرفهای است - به طور عام و فراگیر مورد استفاده قرار نمیگیرد. مثلاً شاید برخی ندانند که آقای محمودعباس فلسطینی مدرک دکترا از دانشگاههای شوروی سابق دارد و یا گفته میشود که بیل کلینتون رئیسجمهور اسبق آمریکا دو عنوان مدرک دکترا و باراک حسین اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا و ماهاتیر محمد نخستوزیر افتخارآفرین مالزی نیز دارای مدرک دکترا هستند ، ولی ما نمیشنویم که در اخبار داخلی خود آن کشورها و یا در محافل رسمی و غیررسمی مدام تکرار کنند، آقای دکتر...!!
پیشبینی میکنم که در سالهای بعد این عنوان به علت کثرت استعمال چندان مستعمل خواهد شد که تعداد فراریان از این عنوان، بیشتر شده و همچون اوایل دوران پهلوی که دولت به اجبار بخشنامهای برای منسوخ کردن و ممنوعیت کاربرد هر نوع لقب اضافی «...السلطنه» و «...الدوله» صادر کرده بود، بخشنامهای هم در خصوص ممنوعیت یا لااقل محدودیت استعمال کلمه تکراری «دکتر» صادر کند ، تا شاید روزی همه آگهیهای خرید و فروش گزارش پژوهش و پایاننامه و مقالات ISI و ISC و... در میدان انقلاب تهران و هر کوی و برزن برچیده شود و سوداگری در حریم علم از میان برافتد و اهل علم به "ادراک" علمی و نه به "مدرک" شبهعلمی شناخته شوند. بازار علم و دانش در تاریخ معرفت چنین صوری و بیتأمل بسط نیافت و افراد "مدرکآويز" و اين همه لوح و لواي فتنهانگيز در جامعه تا این حد و وفور، حضور نداشتند!
در نقد و ردّ این روحیهي ظاهرگرایی شاید این دو بیت من کفایت کند:
تو در مدار دانش، خود این طرب تو را بس/
گر بیقرار عشقی، نگشوده لب تو را بس
نامآوران عالَم، خاموش و سختکوشند/
لوح و لواء چهخواهی، شوق طلب تو را بس!
ادامه دارد...
✍️برگرفته از کتاب " روزگار من" نوشته علی ملک پور با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با شماره استاندارد بین المللی کتاب( شابک: ۲-۹۴-۸۵۸۱-۹۶۴-۹۷۸ ) انتشارات کارآفرینان ( تهران)