اگر در خصوص اختلالی که دامن درآمد و زندگی کارگران، کسبه و بسیاری از شهروندان استان طی چند ماه گذشته از اسفند ۹۸ افتاد را نادیده بگیریم و مانند برخی مدیران بی دغدغه دولتی، در نهایت بی دردی و آرامش به بهانه اولویت سلامت بر اقتصاد سکوت کنیم در خصوص این دوهفته گذشته که حالا وارد سومین هفته شد نمی توان و نباید سکوت کرد.
همانطور که اطلاع دارید ، ستاد استانی مقابله با کرونا از دو هفته قبل در بسیاری از شهرهای استان مشاغلی را تعطیل کرد و ازجمله در چند شهر دستور داد به جز مشاغل گروه الف_مشاغل ضروری_ ، بقیه بسته شوند و تیمی از ماموران را در همه جای شهر مستقر کرد تا کسی از این قانون تخطی نکند.
این اقدام البته برای کنترل شیوع بیماری کووید 19 بود و از سوی مردم نیز به عنوان گامی ارزشمند مورد استقبال قرار گرفت و از همان روز دوم اعلام شد بیش از ۹۵ درصد واحدها در اجرای این مصوبه، پیشتاز شدند که نشان دهنده درک درست شرایط خاص توسط شهروندان استان به ویژه کسبه بود اما آیا تنها شهروندان، مردم عادی و کسبه باید درک درستی از واقعیت کرونا داشته باشند و مدیران دولتی نباید شرایط مردم را درک کنند !؟ آیا توقع درک متقابل از مدیران توقعی عبث است؟
در تمام دوهفته و حال که آغاز سومین هفته انسداد مبادی درآمد و اقتصاد بسیاری از خانواده ها بود تمام بانک ها و شعبات تامین اجتماعی باز بودند و آماده دریافت از جیب خالی کارگران و دخل تهی کسبه داشتند تا مبادا مبادی درآمدشان، مسدود نه که با کاهش درآمد مواجه گردد.
نکته قابل تامل اینجاست که از امروز که در بسیاری از شهرها و مراکز استان ها ازجمله در پایتخت مشاغل گروه دو هم مجاز شدند فعالیت های خود را آغاز کنند و برابر برخی اخبار، قرارگاه مرکزی ستاد ملی مقابله با کرونا، اختیار تصمیم در این خصوص را به استان ها واگذار کرد، در مرکز استان مازندران، هیچ تصمیم جدیدی - تا این لحظه -گرفته نشد و همچنان مانند دو هفته قبل، تنها مشاغل گروه یک فعال هستند. مسئولان حداقل بپذیرند که ساری هم جزئی از ایران است و تصمیمات کرونایی مشابه برای آن داشته باشند .
کاش مدیران استان هم از خود می پرسیدند به عنوان مثال کسبه صنف پوشاک، که اجاره مغازه و حتی اجاره منزل دارند و از ماه ها قبل اقدام به خرید پوشاک زمستانی کردند و چک دادند، چگونه امور اقتصادی خود را تدبیر کنند و در صورت نابود شدن زندگی و کسب و کار آنان، چه کسی اخلاقاً مسئول است؟
ادامه این رویه برای شهروندان عادی و کارمندان برخی دستگاه ها نیز دشوار شده که یک نمونه از آن به دستگاه هایی مربوط است که با برخی تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک قرار داد دارند و این کارمندان امکان خرید پوشاک زمستانه مورد نیاز برای خود و خانواده های شان و پرداخت اقساط دارند اما به دلیل بسته بودن فروشگاه های مورد نظر، در این هوای سرد دچار مشکل شدند.
آخرین نکته به مصیبتی برمی گردد که تامین اجتماعی بر سر کارگران آوار کرد و در حالیکه کارگران بیشترین زیان مالی و خسارت روحی و روانی را در این مدت متحمل شدند ، حدود سه هفته قبل یکی از مدیران کل ستاد مرکزی تامین اجتماعی کشور بخشنامه ای به استان ها ابلاغ کرد که برابر یکی از بندهای آن، چنانچه حق بیمه کارگری تا سه ماه پرداخت نشود، بیمه منقضی خواهد شد و برقرار کردن مجدد آن تابع سازوکار جدید ازجمله پرداخت جریمه تعیین شد، اتفاقی که حتی صدای اعتراض تشکل های کارگری و نمایندگان مجلس را هم به دنبال نداشت .
مدیرکل صمت استان، تشکل های کارگری ، نمایندگان و مدیرانی که دم از مشکلات مردم می زنند چرا در خصوص فعالیت بانک ها و فشار مضاعف سازمان تامین اجتماعی سکوت می کنند؟
چرا اکنون که بنا به اعلام رسمی وزارت بهداشت، سرعت شیوع و مراجعه بیماران کووید 19 پس از این سختگیری های هفته اخیر، کاهش یافت و همین کاهش موجب شد محدودیت ها در برخی کلانشهرها ازجمله تهران، کم شود در خصوص استان مازندران و ازجمله ساری اقدامی به عمل نیاوردند ؟ آیا این شیوه مدیریت، پنهان کردن بی تدبیری در پشت بهانه ای به نام کرونا نیست؟/شمال نیوز
در تماس باشید
چه کسی آنلاین است؟
ما 29 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم
وقتی بی تدبیری ها پشت کرونا پنهان می شود ؛
ابلاغیه نسنجیده تامین اجتماعی و جیب خالی کَسَبه و کارگراندر حالیکه کارگران بیشترین زیان مالی و خسارت روحی و روانی را در این مدت متحمل شدند ، حدود سه هفته قبل یکی از مدیران کل ستاد مرکزی تامین اجتماعی کشور بخشنامه ای به استان ها ابلاغ کرد که ....
منتشرشده در
شمال ایران