ماجراهای کلاردشتی(قسمت چهل و هشت)

پنج شنبه, 27 مرداد 1401 ساعت 16:23 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

 

همه مشاغل من؛

تا زمان بازنشستگی‌ام در اول بهمن ماه 1400 مجموعاً 7 بار در مشاغل گوناگون تغيير شغل داشتم و معلّمي در دانشگاه، آخرين شغل من بود كه بيشترين تداوم را در آن تجربه كردم. همه مشاغل من از سال 1356 تاكنون عبارتند از:

1- كارگري مزرعه در كلاردشت به مدت 4 سال (فقط تابستان‌ها- در دوره چهارساله دبيرستان 1356 تا 1360).

2- كارگري ساختمان در كلاردشت و چالوس به مدت 3 سال. (سال‌هاي كارگري جمعاً 10 سال از 13 تا 23سالگي – 5 سال منقطع و 5 سال پيوسته).

3- آموزگار حق‌التدريس در مدارس ابتدايي در منطقه 8 تهران 2 سال (سال‌هاي 1362 و 1363).

4- استخدام در بنياد مستضعفان مركز (تهران) به مدت 10 سال (از سال‌1368 تا 1378).

5- اشتغال در سازمان تأمين ‌اجتماعي مركز (تهران) به مدت 2 سال (سال‌هاي 1378 تا 1380).

6- اشتغال به كار در سازمان صنايع دستي ايران به مدت 1 سال (پاييز 1380 تا آخر تابستان 1381).

7- استخدام رسمي در هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي استان تهران (واحد رودهن) به مدت 19 سال (از اسفندماه 1381 تا پایان دی ماه 1400 خورشیدی).

هرچند جمع تقريبي كل سال‌هايي كه رسماً كاركرده و دستمزد داشته‌ام به 35 سال مي‌رسد، ولی با 30 سال سابقه پرداخت بیمه در اواخر سال 1400 بازنشسته شدم.

 

در ميانه‌ي دهه‌ي 80، يك اقدام نوآورانه را در پيش گرفتم و آن ايده‌ي تأسيس موزه‌ي مردم‌شناسي (با عنوان ثبت شده‌ي "باغ‌موزه كلاردشت") در شهر كلاردشت بود. آن طرح كه به نوبه خود نوعي "كارآفريني فرهنگي" محسوب مي‌شد، به رغم اخذ مجوزهاي قانوني و استقبال نسبي مردم و گردشگران، ولي نهايتاً به دليل عدم حمايت سازمان‌هاي دولتي ذي‌ربط در جهت پشتيباني از طرح‌هاي نوظهور از اين دست، موزه‌ي مردم‌شناسي كلاردشت پس از دو سال فعاليت در سال 1387 به فعاليت خود خاتمه داد.

 

ادامه دارد...

 

✍️برگرفته از کتاب " روزگار  من" نوشته علی ملک پور با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با شماره استاندارد بین المللی کتاب( شابک: ۲-۹۴-۸۵۸۱-۹۶۴-۹۷۸ ) انتشارات کارآفرینان ( تهران)

خواندن 447 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
کد: 1150