بر كسي پوشيده نيست كه امروزه رسالت يك خبرنگار و قلم او از اهميت بالايي برخوردار بوده و در نوع نگاه و ديد اجتماع تأثير بسزايي دارد.
امروزه يك رسانه تنها با چند خط ميتواند مجموعهاي را سرنگون و يا به اوج برساند و يا با قلم خود ميتواند برخي مسائل را بهنوعي انعكاس دهد كه خواب و آرامش را از عدهاي بگيرد.
متأسفانه در جامعه كنوني، روزنامهنگاران و يا خبرنگاران در كشور ما از جايگاه مناسبي برخوردار نيستند چرا كه عده زيادي از آنها حتي از كوچكترين حقوحقوقهاي خود نظير بيمه و حقوق مناسب محروم ميباشند.
بديعي است وقتي يك خبرنگار از امنيت مناسب شغلي محروم باشد نميتواند با آرامش و فكري باز براي بهتر شدن يك جامعه و آگاهسازي مردم كشور خود دستبهقلم شود.
از اين رو نتيجه ميگيرد كه بجاي شفافسازي و انتقاد در راستاي بهتر شدن وضعيت موجود، به اجبار در تعامل با برخي نهادها، از آنها آگهي دريافت كنند تا شايد بتوانند درصد كمي از هزينه انتشار آن آگهي درجشده را به امرارمعاش خود ولی خانواده خود اختصاص دهند، حال بماند كه دريافت هزينه اين آگهيها، خود هزاران پروسه و ماهها زمان نياز دارد.
از سويي ديگر بسياري از مديران و مسئولين كشور ما، هنوز آنطور كه بايد و شايد خبرنگاران را به رسميت نميشناسند و متأسفانه اين قشر زحمتكش بارها و بارها با توهين و بياحتراميهاي متعددي روبرو شدهاند و در بعضي موارد پاسخ سؤالات خود را با زد و خورد و كتككاري دريافت كردهاند.
اما در اين ميان عدهاي هم هستند كه به اسم خبرنگار از آب گلآلود ماهي ميگيرند و از برخي وضعيتهاي موجود، نهايت بهره را ميبرند.
اين افراد بهواسطه ارتباطات و اطلاعات محرمانهاي كه در دست دارند ترجيح ميدهند در مقابله با فسادهاي برخي اشخاص سكوت اختيار كنند و درازاي سكوت خود، هزينههايي كلان به جيب بزنند.
مبالغي كه شايد حقدهها خبرنگار با صداقتي باشد كه در راه بهتر شدن وضعيت، آگاهسازي و خدمت به مردم ساعتها وقت ميگذارند تا اخباري مناسب و درست در اختيار عموم قرار گيرد.
جاي تأسف است كه چنين افرادي طمعكار و قلم فروش اسم خود را خبرنگار ميگذارند و از اين جايگاه براي منافع خودشان استفاده ميكنند در صورتيكه با اطلاعات خود ميتوانند جامعهاي را از دست فساد و حق خوري نجات دهند.
بدون شك اگر مسئولين ما با صداقت و درست كار كنند چنين افرادي اجازه باجگيري به خود نميدهند و دست اينگونه دلالان رسانهاي در حوزه مطبوعات كوتاه خواهد شد، چرا كه اگر مديري براي جايگاه خويش احساس خطر كند بدون شك براي بقاي خود بهراحتي تن به باج خواهد داد و اين فضاي مسموم رسانهاي همچنان گسترش پيدا ميكند.
البته همدلي و در كنار هم بودن رسانهها ميتواند نقش مهمي در ريشهكن شدن اينگونه مسائل داشته باشد اما متأسفانه جريانهاي سياسي مانع اين يكدليها شده و رسانهها ترجيع ميدهند با سكوت و با روش خود به مسائل بپردازند.
يك رسانه بايد با حفظ اخلاق حرفهاي براي بهتر شدن جامعه قدم بردارد و قلم خود را در راستاي حق خرج كند، رسانهاي كه مورد اعتماد مردم باشد ميتواند تأثيرات مثبت زيادي بر جامعه بگذارد و مردم را براي آگاهسازي و انتخابهايي مناسب در امور كشور همراهي كند.
منبع پايگاه خبري يافته