ممکن است مردم با فقر کنار بیایند اما تبعیض را قبول نمیکنند. متاسفانه در جامعه امروز ایران میبینیم که تبعیض در حال رشد است و مردم از آن نگران هستند.
کاش میشد نام ایران را به تهران تغییر میدادیم و شهرهای مختلف کشور به مناطق آن معرفی میشدند تا توجه بیشتری به آنها شود.
هوای آلوده تهران را ببیند. همه در مورد آن حرف میزنند و دنبال راهکار هستند.
تهران برق میرود، همه به دنبال حل مشکل هستند. آب تهران خوب نیست، همه به دنبال چشمهای هستند که از آن به مردم پایتخت آب زلال برسانند.
تبعیض دردی است که سالهاست تبدیل به یک غده سرطانی شده است. بیایید کمی گلایهها از تبعیض را با هم مرور کنیم.
دانش آموزان و دانشجویانی که در المپیادهای علمی شرکت میکنند میگویند اگر حمایتی که از ورزشکاران صورت میگیرد از ما میشد الان از نظر علمی رتبه نخست جهان را داشتیم.
جوانان میگویند اگر آن حمایتی که از آقازادهها میشود از ما میشد ما هم دارای شغل و کاری بود و زندگیمان این همه مشکل نداشت.
اهالی رسانه میگویند آن حمایتی که از برخی رسانههای خاص میشود اگر برای ما هم وجود داشت، راحت میتوانستیم به مسائل مختلف کشور بپردازیم.
امروز تقریبا درد مشترک بسیاری از مردم تبعیض است. خودسوزی دختر طرفدار استقلال که به خاطر رفتن به ورزشگاه به 6 ماه حبس محکوم شده بود را یادتان هست. دلیلش همین تبعیض است.
تبعیضی که به مردان اجازه میداد در زمانی کرونا نبود راحت به ورزشگاه بروند ولی جلوی دختران میایستاد.
البته در تاریخ بشر درد تبعیض همیشه وجود داشته است. تبعیض بین سیاه و سفید (تبعیض نژادی)، تبعیض بین زن و مرد(تبعیض جنسیتی)، تبعیض بین کوچک و بزرگ (تبعیض سنی)، تبعیض بین ثروتمند و فقیر (تبعیض طبقاتی) و هزاران تبعیض دیگر.
ممکن است مردم با فقر کنار بیایند اما تبعیض را قبول نمیکنند. متاسفانه در جامعه امروز ایران میبینیم که تبعیض در حال رشد است و مردم از آن نگران هستند.
عدالت یعنی نگذاشتن تبعیض میان موجودات.
چه خوب گفت سهراب سپهری که :
من نمیدانم که چرا میگویند
اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لالۀ قرمز دارد
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید»